اسفند ۱۶، ۱۳۸۹

بر اساس یک داستان واقعی


سرت رو که می ذاری روی بالشت، اولین چیزی که به ذهنت می رسه بررسی راههای بدون درد و کثافتکاری خودکشیه.‏
این فکر هرشب بدون استثنا و فارغ از داشتن یا نداشتن تخم لازمه یا میزان تخمی بودن امروز به سراغت میاد‏‏‏.‏
کلیشه ای ترین روش ، قصه ی تیغ و رگهاست. ولی خب تیغ کشیدن علاوه بر خطر تابلوشدگی، باعث ریختن خون بسیار زیاد و کثیف شدن موکت اتاق می شه، بعد که فک می کنی یه بدبختی باید بیاد موکت رو تمیز کنه  و ریدمان تو رو جمع کنه پشیمون می شی. البته می تونی یه تشت بذاری زیر دستت و بعد رگت رو بزنی، اینجوری لااقل نتیجه ی کار تمیز میشه، اما چون حدس می زنی ساکن تخت بالایی نصف شب شاشش می گیره و می خواد از رو تختش  بپره پایین و چون ممکنه دراثر تاریکی پاش به تشت بخوره و باز همه ی خون بپاشه رو لباسهاش یا موکت بی خیال این نقشه می شی.‏
یه راه دیگه هم هست و اون خودکشی در وان حمومه، این کار نه تنها کثافت کاری نداره بلکه خیلی هم هالیوودی و باکلاسه، ولی فقط یه مشکل وجود داره: حمومهای خوابگاه وان ندارن.‏ کف حموم هم به دلیل محدودیت های جنسی موجود در میهن عزیزمون و عدم تقوای عزیزان دانشجو، قبرستان هزاران اسپرم بی پناه و به عنوان مکانی برای خودکشی بسیار چندشناکه. در نتیجه کلن تیغ رو بی خیال می شی‏‏‏.‏.
راه بعدی خوردن آرام بخش به مقدار لازمه،یه روش بدون درد و سر وصدا،  حیف که به دلیل  شهرت زیاد این روش به عنوان جنده ترین راه برای جلب توجه و زنده ماندن پس از خودکشی،  این یکی هم رد می شه.‏
یه راه دیگه، پرش از بالکن اتاق و سقوط آزاده ولی این روش هم ریسک زیادی داره،ممکنه بیفتی و نه تنها نمیری بلکه قطع نخاعی چیزی بشی، بعد اون موقع دیگه بخوای خودکشی کنی هم نمی تونی و عین خاویر باردم توی فیلم دریای درون هی باید خایه های این و اون رو بمالی  که بیا من و بکش، بیا من و بکش.‏ فلذا این یکی هم ریجکت میشه.‏
به همینگوی و رومن گاری فکر می کنی: گذاشتن اسلحه تو دهن و....شترق. یک روش روشنفکرانه و تضمینی .تیتر روزنامه های فردا میان جلوی چشمت: خودکشی استعدادی شکفته نشده:      عن آقا راه سیمور گلس را در پیش گرفت .‏
   ‏قند تو دلت آب می شه و کلی به خودت می بالی، ولی یه خرده که بادت می خوابه می فهمی که تو عـُرضه ی جور کردن اسلحه ی پینت بال هم نداری، چه برسه به کلت یا اسلحه ی شکاری.....حالا به فرض محال که اسلحه هم جور شد، این روش که کثافتکاریش از تیغ و رگ خیلی بیشتره،  تازه علاوه بر موکت و ملافه و اینها یکی هم باید تیکه های مغزت رو از رو دیوار جمع کنه...اه اه چندش.‏
قبل از اینکه به طناب و حلقه ی دار  یا  گازگرفتگی و اینها فکر کنی خوابت می بره. فردا ساعت 8 بیدار می شی و از خودت می پرسی که دلیلی واسه جدا شدن از تخت داری؟ جواب می دی نه و دوباره می خوابی،   تا ساعت 12 دو سه بار دیگه هم بیدار می شی و هر بار بیشتر به این نتیجه می رسی که بیدار شدن چقدر تخمیه ...بالاخره ساعت 12 از خوابیدن خسته می شی، از تخت می کـــَنی ،  مسواک به دست می ری دسشویی  ویک صبح زیبای پر انرژی رو آغاز می کنی.‏

۶ نظر:

ناشناس گفت...

بهترين راه تزريق پتاسيمه زير 20ثانيه بدون كثافتكاري

ناشناس گفت...

قرص برنج

. گفت...

گاز گرفتن نوک زبون و جرا کردن نوک اون. بعد نیم ساعت/ نجات دادنی هم نیس انگار

Unknown گفت...

i love

ناشناس گفت...

مردم از خنده
اگه اينجوريه پس درجه كسخليت از 9984543432123134532 هم بالاتر زده جيگر :)

ناشناس گفت...

شلیک یه گلوله به سر.
دنبالش بودم کسیی رو پیدا نکردم بهم اسلحه بفروشه.
یه خواننده امریکایی سالها پیش با شلیک شات-گان به سرش خودکشی کرد
آخرشه رد-خور نداره. فکر کنم از کله طرف هیچی نمونده بوده