تیر ۲۲، ۱۳۸۹

مادربزرگ! نگاهت را

۱- بنا به حادثه، نیمه‌ی دوم برنامه‌ اخیر دیروز-امروز-فردا را تماشا کردم. اصولا تحمل این برنامه برای من به شدت سخت بوده اما چون این بار جدا از کاسه‌ لیسی‌ها و شاخ و شانه کشیدن‌های مرسوم بود و به مسائل فرهنگی ( مسلما از نوع تهاجمی) می‌پرداخت، دیدنی به نظر می‌رسید. دکتر! حسن عباسی، یکی از تئوریسین‌های جریان احمدی‌نژادی و از مشوقان شهادت‌طلبی به عنوان کارشناس تشرف فرما شده بودند. فرمایشات گهر باری منتشر کردند که دریچه‌های بیشماری را برای من محبوس در تاریکی روشن نمود. منی که غرق در سریال‌هایی شدم که دانه به دانه از سال‌ها برنامه‌ریزی برای جنگ نرم و انزوای اسلام بیرون آمده بودند. نمی‌دانستم شخصیت اول Kyle XY چون ناف ندارد و از جایی ناشناخته افتاده زمین، از مبلغان داروینیسم و دشمن " صله رحم" - از احکام پسندیده ما- است، اصلا وی قصدی جز براندازی "جامعه‌ی رحمی" نداشته بود و من چه ناغافل . سریال Supernaturals (یا به قول دکتر سوپر نیچرال) پرچم دشمنی با جبرئیل و اسرافیل در سر دارد و نیچه از بنیانگذاران این سریال است. اما چه بگویم از سریال‌های عشقی و خانوادگی؟ چه نرم نرمک سریال Desperate Housewives (که دکتر از ترجمه عنوان آن به فارسی شرم داشت!!!!) تیشه‌ به ریشه‌ی وحدت انداخته و طلایه‌دار پلورالیسم دینی ست. تک تک این خانم‌هایی که دله‌ی شوهر (نقل به مضمون) هستند، هدفی جز اشاعه‌ی پلورالیسم دینی ندارند. وی معتقد بود که حتی فیلم دعوت حاتمی‌کیا نوعی Desperate Housewives به نمایش می‌گذارد، خب در آن فیلم هم تعدادی زن بودند و این خود شروعی برای پلورالیسم است. سراغ سریال‌های فارسی وان هم رفت، سریال‌هایی مانند ویکتوریا را (که به دقت مشاهده کرده بود) نسخه‌ای عوامانه‌تر از اینگونه سریال‌‌های "زن‌های دله" دانست که تم اصلیشان بر پایه‌ی عشق‌های مثلثی بودند (یعنی یک زوج رسمی و یک غیر رسمی). من به راستی نمی دانستم که تمام مخاطبان بیشمار لاست تا حداقل نیمه‌ی لاست درگیر این بوده‌اند که در مثلث عشقی چه کسی موفق می‌شود (البته سوالی که برای من پیش آمد این بود که نمی دانم کدام یکی از شخصیت‌ها مثلث درست کرده بودند، احتمالا جک، سایر و کیت و جولیت، نه! چهارتا شد) . فکر کنید! اسطوره شناسی، فلسفه، علم و تاریخی که به خیالمان در هم تنیده شده در لاست، بازیچه‌ای بود برای این مثلث عشقی. دکتر از Fring یا Flashforward چیزی نگفت، اما من شک ندارم که این دو سریال را هم برای نفی وجود معاد -یکی دیگر از اصول دین ما- ساختند تا بدین طریق چیزی از دین اسلام بین ما ایرانی ها معنی نداشته باشد. به هر ترتیب، پس از چنین سخنان روشنگر، حیرت‌انگیز و انگشت به فلان‌جا آور، دکترتیر نهایی را بر قلب گمراهان فرو کرد که "درد جامعه‌ی ما زنای ذهنی ست". او معتقد یود سریال هایی که فارسی وان پخش می‌کند هدفی جز اشاعه‌ی "زنای ذهنی" ندارند. چون در جامعه زنای جسمی کم است، این سریال‌ها به زنای ذهنی دامن زده که منجر به خودارضایی می‌شوند. کلمبیا سریالش را به منظور زنای ذهنی در ایران ساخته، نه چیز دیگر. برنامه‌ریزی برای براندازی نرم نظام اسلامی از طریق زنای دهنی را ببینید از کجا آغاز کردند و ما غرق در غبار غفلت. حالاست که می‌فهمم چرا مادربزرگ شصت‌ساله‌ی من بعد از علاقمند شدن به سریال سالواتوره اینچنین رفتارش تغییر کرده. قضیه زیر سر زنای ذهنی‌ست بدون شک.

۲- دوستی داشتم چندین سال پیش که قبلا داستانی را از او در اینجا تعریف کردم. این دوست بسیجی مهربان ما روزی به من گفت: "فیلم بیگانه (Alien) را دیدی؟ در این فیلم موجودی از بیرون وارد یک جایی می‌شود و قصد نابودی آنجا را دارد. منظور از این موجود "اسلام" است. امریکا این فیلم‌ها را برای تخریب اسلام ساخته". مطمئنم خودش فیلم را ندیده بود و از سخنرانی‌هایی که گوش می‌کرد به این نتیجه رسیده بود، چند باری هم برای اصلاح من از این نوارها برایم گذاشته بود که یادم نیست سخنرانی‌های همین حسن عباسی بود یا رحیم پورازغندی (خیلی فرق ندارند با هم به گمانم!). چنین تفکراتی در بین این قشر از مردم ما موج می‌زند. وقتی نظریه‌پردازشان اینجور تحلیل کند و به گمانش همه‌ي کارگردانان و نویسنده‌های هالیوود قصدی جز تخریب اسلام نداشته باشند، چه توقعی از پیروانش خواهید داشت. هر روز که از کنار روزنامه فروشی رد می‌شوم نگاهی به تیترهای دل‌انگیز پایین کیهان می‌کنم، سطری نیست که در آن اسرائیل و یکی از مخالفان این دولت و حکومت کنار هم نباشند و دست در گردن هم فعالیت‌های ضدنظام نکنند. یکی نیست که مثلا به این حسن عباسی بگوید که مثلا اگر یکی فیلم صکصی ببیند، به زنای ذهنی نمی‌رسد؟ آن کسانی که تو می‌گویی زنای جسمی ندارند، منظورت همه‌ی زنان خانه دار و غیر خانه‌دار ایران است که این سریال را دنبال می‌کنند؟ می‌شود بگویید آنچه شوهرانشان دارند هویج است یا چی؟ پیش خود نمی‌گویید که به فرض به حول و قوه‌ی سربازان امام زمان کلا ماهواره را ترکاندیم و چیزی نبود که زنای ذهنی‌آور باشد، حالا گزینه‌ی بعدی برای سرگرمی این جماعت گمراه چیست؟ به پیشنهاد رحیم پورازغندی: "مرده‌شور هیکلشان را ببره، خب بچه بزان سرشون گرم شه"

۱ نظر:

فرنی گفت...

یه سخنرانی بود راجع به لاست. یه استاد دانشگاهه. خیلی خنده بود. خنده اش منتها رو اعصاب بود واسه همین من نصفه گوش دادم. نکته اش این بود که حالا جدا از جفنگیاتی که می گفت، خیلی هم خودش رو سطح بالا می دونست و می گفت من اینا رو بر اساس فلسفه هنر دارم می گم. فلسفه هنرش البته یه تعریف مزخرف از تراژدی نیچه بود، که این سریالا که می ان بیرون از دستشویی با دستای خیس همه اش تقصیر دایانیسس نیچه اس. از نظر فلسفه هنر ایشون دایانیسس خدای کثافت کاری بوده و نیچه داره می گه که ما باید پیرو اون خدا باشیم. اصن خیلی خوب بود. مثلا می گفت بازیگر نقش سعید خیلی ادم فاسدیه. خب اقا جان اون از نظر شما فاسده از نظر خودشون بازیگره مشکلی هم ندارن باهاش و به دلیل فاسد بودنش در زندگی شخصی که شما می گید نگذاشتنش به عنوان تنها مسلمان سریال. کلا هم یه کم شاکی بود که چرا پروازی که داشت از استرالیا می رفت امریکا مثلا نصفش مسلمون نبود. خیلی خوب بود. می گم. خنده بود اما خنده ی رو اعصاب. اخه اینا استاد دانشگاهای مان؟