مرداد ۲۳، ۱۳۸۹

NoWhereGuys

حالا،
اوضاع جوری شده
که رییس‌پلیس می‌آید در تی‌وی.
خط می‌کشد،
نشان می‌کشد،
ما مطمئن می‌شویم او در کشیدن وارد است،
مگر پارسال نبود که حدس زدیم ممکن است در کشیدن وارد باشد،
همین سال ِ زشت ِ 88 ؟
با ریش‌های قشنگش، با نگاهِ لَوَندش،
با لبخند ،
با ته‌لهجه‌،
رو به دوربین می‌کند و به ما می‌گوید
-چون مخاطبش مگر کیست جز ما؟-
ما گشت گذاشتیم برای مبارزه با روزه خواری در خیابان،
در معابر،
در خودروها.
یعنی سیستم کسب اطمینان این‌جوری است در این مملکت.

یعنی بشیینید توی خونه و گه نخورید چون روزه با گه هم باطل می‌شود.
بعد می‌شینی توی خونه، و گه می‌خوری، چون تو که روزه نیستی، بعد می‌روی اینترنت، گودر، بهتر بگویم کودر
بعد می‌نویسی این چه وضعی است
پدرمان در دارد می‌آید
حبس خانگی
کوفت، زهر ِ مار
به ما چه
ما اصلاً اگر نخو.اهیم بیاییم روزه بگیریم
اصلاً اگر فلان و بیساریم
باید
کی را
یا مودبانه بگویم
چه کسی را ببینیم؟
بعد دوستانت که روزه هستند
و انگار
رادان تربیتشان کرده اصلاً
به شما می‌گویند خفه شوید
و حرف نزنید
چون آن‌ها روزه هستند
بعد شما خفه می‌شوید
چون می‌بینید
بابا اصلاً گویا هیچ‌جا جای شما نیست در این مملکت.
حتی اینترنتش.



۱ نظر:

volcano گفت...

کامنت گذاشتیم برای این پست، که توسط عاطفه شر شد در گودر